مهندس رحمت الله مقدم مراغه ای
رحمت الله مقدم مراغه ای متولد سال 1300 است که پس از گرفتن دیپلم در داخل، در رشته علوم جغرافیایی و روزنامه نگاری در پاریس تحصیل کرده است. مقدم مراغه ای قبل از آنچه یك شخصیت فرهنگی باشد بیشتر یك فعال سیاسی است . او اولین كسی بوده كه پس از خودكشی صادق هدایت نویسنده شهیر ایرانی بر سر جنازه اش حاضر شده بطوریكه صبح 19 فروردین 1330، سفارت شاهنشاهی در پاریس با خانه مقدم مراغه ای كه او نیز در آن زمان در پاریس بود تماس تلفنی گرفته و خبر خفگی هدایت بر اثر گاز را به او می دهد. مقدم مراغه ای كه در آن سالها با مجلات داخلی كشور نیز همكاری داشت و عكاسی نیز می دانست با دوربین خود وارد آپارتمان هدایت شده و از فاجعه عكس میگیرد. این یگانه عكس هائی است كه ساعاتی پس از مرگ هدایت در دست است. شاید پلیس فرانسه عكسهای دیگری دراختیار داشته باشد، اما آنچه كه تاكنون از هدایت در اتاق مرگ منتشر شده همان عكس هائی است كه مقدم مراغه ای گرفته است مقدم مراغه ای پس از مراجعت به ایران ضمن فعالیت های گوناگون اداری، در دوره بیستم مجلس شورای ملی، به نمایندگی مجلس از شهرستان میاندوآب انتخاب می شود. نطق ها و انتقادات شدید او در مجلس بیستم مورد استقبال مردم قرار گرفته و تشكرات قلبی دكتر مصدق را از سخنران موجب می گردد و سرانجام؛ مجلس منحل می گردد.
مقدم مراغه اي در مبارزات آزاديخواهانه ملت ايران دبير «نهضت راديكال ايران»، عضو هيئت مديره موقت «كانون نويسندگان ايران» و عضو هيئت اجرايي «جمعيت طرفداران آزادي و حقوق بشر»، بوده. وبعد از انقلاب در مقام استانداری آذربایجان شرقی فعالیت کرده و از جمله نمایندگانآذربایجان در خبرگان قانون اساسی بود.
مقدم مراغه اي بعنوان افسر درفرمانداري نظامي مراغه وارد مي شود و وضعيت اعضاي فرقه دستگير شده مخصوصا ژنرال كبيري وزير پست وتلگراف دولت پيشه وري در زندان مراغه را دركتاب خاطرات خود ذكر مي كند
در زمان انقلاب 56-57، از جمله فعالان انقلاب و در شب شعر كانون نويسندگان در انستيتو گوته حضور فعال و داشته و
اولين سخنران آن بوده و در کانون نویسندگان و جمعیت طرفدار آزادی فعالیت می کرده است.
سوم تير ماه ۱۳۵۶، نخستين جلسهی عمومی کانون در دفتر کار مهندس رحمتالله مقدم مراغهای برپا شده و «هيأت دبيران موقت» انتخاب
ميشوند. در اين نشست، نامهی سرگشادهی با امضای ۹۰ نفر از شاعران، نويسندگان، مترجمان و پژوهشگران خطاب به نخست وزير وقت، جمشيد آموزگار تهيه و منتشر شده و نسبت به عدم توجه و رعايت اصول قانون اساسی دربارهی آزادی انديشه و بيان و قلم از
سوی حکومت اعتراض مي شود در حاليكه هيچ يک از اين نامهها هرگز پاسخی در خور نمي يابند.
مبارزه از روزی آغاز شد که جمشید آموزگار به جای هویدا نشست. او، در سخنرانی ها و مصاحبه های خود دائما تکرار می
کرد که مطبوعات آزادند و دولت سانسوری را بر آنان اعمال نمی کند. تکرار این ادعاها، خشم روزنامه نگارانی را که هنوز محدودیت ها را احساس می کردند برانگیخت.
جواد طالعی در اين مورد مينويسد: من، جلال سرفراز و بزرگ پورجعفر، که هر سه در تحریریه کیهان کار می کردیم و عضو
کانون نویسندگان هم بودیم، در چند نشست محرمانه به فکر ایجاد یک حرکت اعتراضی درمطبوعات افتادیم. در اسفند سال ۱۳۵۶ قرار شد من متن نامه سرگشاده ای را خطاب به آموزگار تهیه کنم و پس از تایید گروه، آن را به امضای روزنامه نگاران معترض برسانیم. متن این نامه در صفحات ۶۲۱ تا ۶۲۳ جلد نخست سیاست قلم با عنوان "نامه ای با ۹۰ امضا" آمده است.
برای انتشار این نامه، ما از امکانات مهندس مقدم مراغه ای در میدان سنائی تهران استفاده کردیم که آن روزها محل گردهمائی اعضای کانون نویسندگان ایران بود. پس از انتشار این نامه، پنج نفر از اعضای خانواده مطبوعات ممنوع القلم شدند که در تمام دوران نخست وزیری آموزگار ممنوع القلم ماندند.
در آذر 1356 ش حزب راديكال به وسيله رحمت الله مقدم مراغه اى اعلام موجوديت كرد.
در آذرماه جمعيت ايرانى طرفداران آزادى و حقوق بشر تشكيل شد.هيئت اجرايى آن عبارت بودند از: مهندس بازرگان , احمد صدر حاج سيد جوادى (از نهضت آزادى ), حسن نزيه (از كانون وكلاء), عبدالكريم لاهيجى (از جمعيت حقوقدانان ), على اصغر حاج سيد جوادى (از نويسندگان( ناصر ميناچى , و مهندس رحمت الله مقدم مراغه اى.
اين جمعيت در مقطع 56-57 ش محور فعاليتهاى سياسى احزاب و گروههاى سياسى و شخصيتهاى منفرد سياسى بود و نقش قابل توجهى در سست كردن اعتبار و اقتدار حكومت و فراهم آوردن خيزش مردم در سال بعد داشت.
دروقايع هفدهم شهریورميدان ژاله ایشان هم در آن حوالی بوده و اندكي پس از آن دستگیر مي شود. خانه او و خانه دو نفر ديگر از دوستانش توسط رژيم بمب گذاري مي شود. وی در پاریس با امام دیدار مي كند واز شخصت زاهدانه امام در مي يابد كه ايشان کاملا در شرایطی هستند که مي توانند یک انقلاب را رهبری بکند.
رحمت الله مقدم مراغه ای در سـال1358 اسـتاندار آذربـایجان شـرقی شده و سرنوشتش به حزب خلق مسلمان آذربايجان در ابتدای تاسيس جمهوری اسلامی و آيت الله شريعتمداری گره ميخورد و او بنيانگذار اين حزب ميگردد و در نهایت از استانداری استعفا ميدهد.
مقدم مراغه ای در مرحله بعد درانتخابات خبرگان شرکت کرده و به عنوان چهارمین نفر از شش نفری که در آذربـایجان شـرقی انتخاب شدند به مجلس خبرگان رفت. آیت الله انگجی، آیت الله جعفر سبحانی، آیت الله اشراقی، مقدمه مراغه ای، دکتر علی زاده و دکتر ابوالفتحی نمایندگان خبرگان بودند.
مجلس خبرگان كه آخرین روز خود را در 24 آبان 58 تمام کرد. دو تن در برابر درج اصولی به نام ولایت فقیه و اختيارات آن مخالفت می نمایند. یکی از این دو تن رحمت اله مقدم مراغه ای نماینده ی برگزیده ی مردم آذربایجان است که به شخص شریعت مداری و حزب خلق مسلمان تکیه دارد و دیگری مولوی عبدل ال عزیز روحانی متنفذ اهل سنت و نماینده ی استان سیستان و بلوچستان است .
با صدور حکم بازداشت رحمت اله مقدم مراغه اي از جانب دادستانی انقلاب مرکز، به اتهام وابسته گی به آمریکا ، و بستن روزنامه خلق مسلمان که دیدگاه ها و نکته نظرهای مقدم و دیگر لیبرال ها را درج می نمود مقدم مراغه اي از كشور فرار ميكند.
احمد قدیریان،كه از نزدیکترین معاونان آیت الله قدوسی دادستانی کل انقلاب در آن زمان بود در اين مورد مي نويسد: یکی دو روز قبل از آن قرار بود مقدم مراغهای دستگیر شود و تیمی برای دستگیری او رفته بود، اما او از خانه فرار کرد. طریقه فرارش هم این طور بود که سپاه خبر داده بود که ایشان الآن در خیابان سمیه است و ایشان نیز به من گفتند که با تیمی برای دستگیری او بروید. ما وقتی برای دستگیری او وارد شدیم، کسانی که بیرون بودند، مقدم مراغهای را نمیشناختند، اما او ما را شناخته بود، چون در مصاحبههاي تلویزیوني، ما را دیده بود. از چشمی اتاقش ما را دیده بود. زنگ زدند تلفنچی به او گفته بود با شما کار دارند و مراغهای گفته بود او را به اتاق روبرویی ببر تا بیایم. وقتی وارد اتاق شدم، در را به روی من قفل کردند. من در را شکستم و بیرون آمدم و مراغهای را در راه دیدم که دارد از در بیرون میرود. فکر کردم بچهها که در بیرون هستند، او را میشناسند. گفتم او را بگیرید، اما او سوار یک ماشین پژو شد و رفت. بچهها تیراندازی کردند، اما به ماشين او نخورد و فرار کرد. ما به اوین رفتیم و جريان را به آقای قدوسی گفتیم. در اثر شکستن در، دست من زخمی شده بود. خدا رحمتشان کند. فرمودند: «چه بهتر که فرار کرد، چون اگر اینجا میماند، یک شری برای ما میشد.»
مقدم مراغه ای مخفیانه ولي از طریق مهرآباد از کشور خارج شده و سپس به اقامت چند ماهه در پاریس به امریکا رفته و در کنار فرزندانش اقامت مي گزيند.
سرانجام مقدم مراغه ای در خرداد 73 با گرفتن گذرنامه ایرانی و در پی پانزده سال دوری از ایران به کشور باز ميگردد وبه خاطر كهولت و كبر سن از سياست فاصله ميگيرد.
خاطرات وی كه اکنون در آستانه 88 سالگی قرار دارد در950 صفحه و از سوي نشر علم در 1386منتشر شده است كتابي خواندني و مستند در خصوص تاريخ ايران مخصوصا آذربايجان است.
از کارهای علمی ديگر پیش از انقلاب علاوه بر ترجمه كتاب وزين و گرانسنگ "دموكراسي در آمريكا " اثر توكويل (1347)ميتوان به " سیر آزادی در اروپا (1346)"" نوسازی جامعه (1350)"" خطابه های سیسرون (1341)" و" مکاتبات گوبینو (1352) اشاره کرد.
منبع:كتاب خاطرات مهندس رحمت الله مقدم مراغه اي
بازنويسي شده از علی مرادی مراغه ای توسط جعفر- فارابي
:: موضوعات مرتبط:
مشاهیر مراغه ,
,
:: برچسبها:
مشاهیر مراغه ,